نفرین عشق اول، سوء رفتار همسر دوم یا فرجام سومین همراه جانلوئیجی بوفون او را در موقعیتی شبیه به اُتللو در تراژدی جاودان ویلیام شكسپیر قرار داده است. هرقدر او به دنبال آرامش و دوری از جنجال است اما خبرنگاران سمج بین بودن یا نبودن در زندگی شخصی او غوطهورند.
پرداختن به حواشی زندگی سلبریتیها (افراد معروف و مشهور) یكی از اصلیترین سوژههای خبرنگاران جنجالی یا همان پاپاراتزیها در سرتاسر جهان است. اخلاقی بودن یا نبودن اینگونه اخبار، پایین بودن سطح و اصطلاحاً زرد بودن اینچنین مطالب و سرك كشیدنهای مزاحمین رسانهای(!) همواره موضوع مورد چالش میان كارشناسان حوزه رسانه بوده است. اما میل عامه مردم به آگاهی از رازهای پشتپرده و حواشی پر طمطراقِ سرشناسها یكی از تفریحات قرن بیست و یكم است و نباید تردیدی در اصل این موضوع داشت.
اما آنچه باعث پیوند این مقدمه با هواداران یوونتوس میشود، حاشیههایی است كه در سالهای اخیر جایی در حوالی زندگی خصوصی سنگربان فوقالعاده محبوب این تیم روی داده است.
درست از فردای برملا شدن اتمام رابطه جیجی بوفون با وینچنزا كَلی قهرمان دوی سرعت تیم ملی ایتالیا، پیكانِ توجه رسانهها نه به ادامه سرنوشت كَلی بلكه جانلوئیجی بوفون بود. این تلخیِ نبرد نابرابر و فاصله نامنصفانهای است كه فوتبال با سایر ورزشها ایجاد كرده است. جاذبه سحرآمیز شماره یك یووه و تیم ملی ایتالیا و تمام فراز و فرودهای روابط شخصیاش تا همین امروز جزو پر بازدیدترین خبرهای سایتهای خبری است اما خزان زندگی كَلی احتمالاً هیچ كاربری را ترغیب به كلیكی ساده نیز نخواهد كرد. این دونده سرعت این روزها در سی و دو سالگی پس از فرجام جدایی عشق اول و آخرش، ورزشكاری افسرده است كه خیلی زود نیز دوران حرفهاش به پایان رسید. (او بعد از ناكامی در بازیهای المپیک تابستانی 2008 پكن و از دست دادن قهرمانی در تورنمنت نهچندان سطح بالایِ بازیهای كشورهای حوزه مدیترانه در سال 2009، در 26 سالگی از این رشته ورزشی كنارهگیری كرد.) فقط كافیست كرهزمین چند چرخ دیگر بزند و چند سال دیگر بگذرد تا تنها چند اشاره به مدالهای رنگ و رو رفتهاش در صفحات ویكیپدیا باقی بماند.
اما گذر ایام برای جانلوئیجی مسیری دیگر به همراه داشت. تابستان سال 2005 بود كه رسانهها تصاویر «اَلنا سِردُوا» مدل زیباروی اهل جمهوریچك (چكیا) در جایگاه ویژه و در جریان دیدارهای خانگی یووه در تورینو را منتشر كردند. طولی نكشید كه رابطه رمانتیك بوفون با او زبانزد همگان شد. آنهایی كه منتظر بودند پس از اتمام فصل 2006‐2005 این دو چهره مشهور در فراغت و به دور از جنجال زندگی مشترك خود را جشن بگیرند در نهایت چیزی جز استمرار دلدادگی این دو را ندیدند و تماشای تور سفید بر سر «سردُوا» را برای مدتی از یاد بردند. لوئیس توماس و دیوید لی؛ پسران كاكلزری جیجیِ بزرگ یكی بعد از دیگری به دنیا آمدند اما همچنان خبری از ازدواج رسمی به گوش نمیرسید. هرچند در غرب برخلاف آداب و رسوم شرقی تابوی زندگی مشترك به این شكل شكسته شده اما منتقدین و مصلحین اجتماعی و ورزشی نیز در این میان بودند كه این زندگی مشترك و تاثیرات نامطلوب آن بر جوانان به خاطر الگو بودن سوپر جیجی را هرازگاهی مطرح میكردند. احتمالاً به همین خاطر و شاید بنا به دلایلی دیگر سرانجام «بوفون» و «سردُوا» با برگزاری مراسمی در سال 2011 و پس از ششسال با هم بودن، رسماً به زیر یك سقف رفتند تا هم كارشناسان نفس راحتی بكشند، هم جوانان منحرف نشوند و هم زندگی شخصیشان به دور از حاشیهپردازیها دنبال شود.
وقتی بوفون و همبازی سابقش كریستین (بوبو) ویهری به عضویت هیأت مدیره خطِ تولید برندِ لباس و پوشاكِ (Baci E Abbracci) كه متعلق به النا سِردُوا بود، درآمدند، دیگر كمتر كسی بود كه با دیدن این همه عشق، اعتماد و دو سر عائله، فرجامی جز خوشبختی برای این زوج سرشناس متصور شود. اما انگار كه پای نفرینی در میان باشد (اشاره به وینچنزا كَلی) ، همه چیز به ناگه فرو ریخت و خبر آغاز رابطهای دل و دلبرانه میان سِردُوا و الساندرو نَسی تاجر جوان، خوشسیما و تقریباً سرشناس ایتالیایی (و همچنین پسر عمه جان الكان و آندرهآ آنیلی به ترتیب رئیس هیأت مدیره فیات و رئیس باشگاه یوونتوس) در سال 2014 همچون بمبی خبری پیگیران اخبار خالهزنكی در این كشور را تحتالشعاع خود قرار داد.
«احساس میكنم خوشحال هستم. احساسی همچون بازگشت به خانه بعد از مدتی طولانی را دارم.» شاید اظهارنظراتی اینچنین رازهای زیادی از روزهای سخت و پرفشار میان بوفون و سِردُوا را نشان دهد. لحظاتی كه البته از دید بسیاری از پاپاراتزیها دور مانده بود.
بوفون كه به همراه سایر غولهای تورینی یكی از اركان انقلابِ آنتونیو كونته در یوونتوس بود اما روزهای روبه راهی در زندگی شخصیاش نداشت. عكسهای منتشر شده سِردُوا با فرزندان بوفون و البته شوهر میلیونرش در شبكههای اجتماعی لایكخور فراوان داشت و به نظر میرسید زمان وداع فرارسیده و او باید با النای محبوبش برای همیشه خداحافظی كند.
در چنین احوالاتی بود كه بوفون نیز نشان داد اردوهای پرتعداد تیم ملی و همراهی با باشگاه یووه باعث نشده كه او بیكار بنشیند و فكری برای خودش نكند. كمتر از یك سال بعد خبر استارت یك ارتباط جدید و آغاز فصلی نو برای بوفون بار دیگر او را كه در صدر توجهات خبری بود، یك گام فراتر برد.
«ایلاریا دامیكُ» روزنامهنگار ورزشی و گوینده تلویزیونی معروف ایتالیا جایی در قلب سنگربان اسطورهای این كشور دست و پا كرده بود و حالا نوبت آن بود تا رسانهها دست به كار شده و در كنار نامِ بوفون جایی نیز برای همكار سابقشان درنظر بگیرند. لئوپُلدُ مَتّیا نیز یكسال بعد به دنیا آمد تا جیجی شاهد تولد سومین فرزندش اما این بار از مادری دیگر باشد.
اما خبری كه یكبار دیگر پای بوفون را در روزهای اخیر به اخباری از این دست باز كرده نه به او بلكه به همسر سابقش كه همچنان اثرات همراهی چندساله با جانلوئیجی را اطراف خود میبیند مربوط میشود. ابراز تمایلِ آشكارِ شریك قدیمی، دوست و همبازی سنگربان یووه؛ بوبو ویهری در صفحه اینستاگرامش خطاب به «النا سردوا» و رفتنش به محل سپری كردن تعطلات او و فرزندانش در میامیِ ایالات متحده آمریكا، چندی پیش باعث شد تا پیكان انتقادات به نوعِ روابط خارج از عرف و لجام گسیخته سردوا معطوف شود و بسیاری او را مقصر جداییاش از بوفون معرفی كنند.
در هر حال بوفون یكی از تاثیرگذارترین چهرههای ورزشی در ایتالیا و یك اسطوره مثالزدنی در تاریخ فوتبال است. او این روزها در سی و هشت سالگی همچنان می درخشد و اگر نفرینی هم در كار باشد، راهی به فعالیت ورزشی و افتخارات او ندارد. بیوفایی نیز در برابر روحیه استثثنایی سوپر جیجی قطعاً مغلوبی محتوم خواهد بود. چیزی كه اما ادامه خواهد داشت شنا كردن پاپاراتزیها در اقیانوس لایتناهی شهرتِ نامبر وانِ سرشناس است.